۵۱ نتیجه برای محمدی
اعظم شامحمدی قهساره ، زهرا درویزه ، مه سیما پورشهریاری،
دوره ۲، شماره ۷ - ( ۸-۱۳۸۷ )
چکیده
طرح مساله: این پژوهش به اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی، با رویکرد شناختی- رفتاری ، بر میزان سازگاری زناشویی همسران معتادان و پیشگیری از عود معتادان میپردازد.
روش: بررسی حاضر، یک پژوهشی شبه تجربی است که با دو گروه آزمایش و کنترل انجام شده و ضمن استفاده از متغیر آزمایشی (آموزشهای مهارت های ارتباطی به مدت ۸ جلسه)، از پیش آزمون و پس آزمون ۱ و پس آزمون ۲، به فاصلۀ ۲ ماه استفاده شده است. نمونۀ مورد نظر پژوهش با استفاده از نمونهگیری در دسترس، از میان همسران معتادان مرد انتخاب شد که در حال اتمام مراحل ترک خود بوده، در مقطع زمانی ۴ ماه (از فروردین تا تیرماه ۱۳۸۶)، به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی اصفهان مراجعه کرده و نمرات سازگاری زناشویی آنها زیر حد میانگین بوده است. (۱ انحراف استاندارد زیر میانگین). برای تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده در این پژوهش نیز از روش تحلیل واریانس با اندازههای مکرر و آزمون معناداری (خیدو) استفاده شد. ابزار پژوهش، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (۱۹۷۹)، با چهار مؤلفۀ (رضایت زناشویی، همبستگی دونفری، توافق دو نفری و ابراز محبت زناشویی) بوده است و برای سنجش بازگشت به مصرف معتادان از «تست آزمایشگاهی تشخیص سریع» ، استفاده شد.
یافتهها: نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که آموزش مهارتهای ارتباطی، در سازگاری کلی، تأثیر مثبت داشته، همچنین آموزش مهارتهای ارتباطی بر مؤلفههای توافق دو نفری و ابراز محبت، تأثیر مثبت نشان داد و به افزایش هر یک از شاخصهای یاد شده منجر شد، اما در مؤلفههای رضایت زناشویی و همبستگی دو نفری تأثیر مثبتی مشاهده نشد. همچنین در پیشگیری از بازگشت معتادان مرد نیز تعداد بازگشت به مصرف در گروه کنترل، بیشتر از گروه آزمایش بود ولی از لحاظ آماری معنادار نبود.
نتایج: در کل، نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که آموزش مهارتهای ارتباطی، با رویکرد شناختی- رفتاری، بر سازگاری زناشویی همسران معتادان مرد مؤثر است.
آفرین رحیمی موقر، ونداد شریفی، محمد رضا محمدی، علی فرهودیان، الهه سهیمی ایزدیان، رضاراد گودرزی، علیاکبر نجاتی صفا، نغمه منصوری،
دوره ۳، شماره ۹ - ( ۲-۱۳۸۸ )
چکیده
طرح مسئله: در جهان، در طول دهههای گذشته دانش تولید شده در زمینه اعتیاد رشد قابل توجهی داشتهاست. هدف اصلی این تحقیق بررسی ویژگیهای مهم تولید علم در زمینه اعتیاد در کشور از طریق بررسی مقالات چاپ شده در مجلات علمی داخلی و خارجی طی سی سال گذشته بوده است.
روش: برای انجام این پژوهش از بانک مقالات پژوهشی بهداشت روان کشور(IranPsych) که شامل مقالات پژوهشی روانپزشکی، روانشناسی و علوم عصبپایه است استفاده شد. این مطالعه به بررسی مقالاتی محدود شد که در یک دوره سی ساله، از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۸۱ (۱۹۷۳ تا ۲۰۰۲ میلادی) منتشر شدهاند. مقالات از نظر اطلاعات مقاله نگاری شامل ویژگیهای مجلات، نویسندگان، سازمانها و منبع حمایت مالی پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. جمعآوری اطلاعات توسط شش روانپزشک و روانشناس آموزشدیده انجام شد.
یافتهها: در طی این ۳۰ سال، ۲۱۸ مقاله مرتبط بامصرف مواد و اعتیاد به چاپ رسیده اند. حدود نیمی از این مقالات در دو سال آخر منتشر شده بودند. نزدیک به نیمی از مقالات در مجلات پزشکی فارسیزبان و بیش از یکسوم دیگر در مجلات خارجی چاپ شدهاند. در مجموع، ۴۴۹ نفر نویسنده در نوشتن این مقالات مشارکت کرده بودند که حدود ۸۰ درصد تنها دارای یک مقاله بودهاند. نیمی از ۲۱۸ مقاله تنها توسط ۱۵ نفر (۳/۳ درصد) از نویسندگان نوشته شده بود. از میان نویسندگان مقالات، بیشترین میزان دارای دکترای پزشکی بوده و اغلب از دانشگاههای علوم پزشکی کشور بودهاند. هیچکدام از این پژوهشها از حوزه صنعت، حمایت مالی دریافت نکردهبودند.
نتیجه گیری: در سالهای گذشته رشد انتشار مقالات در زمینه اعتیاد چشمگیر بودهاست؛ لیکن با توجه به شیوع اعتیاد در کشور و بهبود ساختارهای علمی و اجرایی، سهم کشور در تولید دانش اعتیاد جهان ناچیز است. این یافتهها ضرورت برنامهریزی سیستماتیک برای تربیت پژوهشگران و ارتقای پژوهش را مطرح مینماید. همچنین مداخله بیشتر متخصصین علوم اجتماعی در پژوهش اعتیاد و انتشار نتایج آنها توصیه میشود.
محمدعلی محمدیفر، ابوالفضل طالبی، سیدموسی طباطبائی،
دوره ۴، شماره ۱۶ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر عملکرد خانواده در زنان دارای همسر معتاد بوده است. روش: در یک طرح شبهآزمایشی پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه تعداد۳۰ نفر به روش نمونهگیری در دسترس از میان تمامی زنان دارای همسران معتاد که به همراه شوهرانشان برای دریافت خدمات سمزدایی (سرپایی با داروهای آگونیست مانند متادون و بوپره نورفین) و بازتوانی در فاصله زمانی مهر ۹۱ تا اسفند ۹۱ به مرکز بازتوانی و ترک اعتیاد ندای سلامت شهرستان گرمه مراجعه کرده بودند انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه ۱۵ نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. پرسشنامه عملکرد خانواده دو مرتبه یکی قبل از آموزش و بار دیگر بعد از اتمام آموزش در میان هر دو گروه اجرا شد. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی در تمام خرده مقیاسهای کارکرد خانواده موثر بوده است. نتیجهگیری: آموزش مهارتهای زندگی میتواند به عنوان یکی از روشهای موثر در خانوادههای آسیب دیده در زمینه اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.
اعظم شهمرادی، محمدعلی محمدیفر، محمدکاظم فخری،
دوره ۴، شماره ۱۶ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان نگهدارنده متادون بر سلامت روان و امیدواری وابستگان به مواد بود. روش: تعداد افراد نمونه در پژوهش حاضر ۶۰ نفر بود که شامل ۳۰ نفر وابسته به مواد تحت درمان با متادون و ۳۰ نفر وابسته به مواد در فهرست انتظار برای دریافت متادون در دامنه سنی ۱۹تا۵۵ سال که به روش نمونهگیری در دسترس از کلینیکهای شهرستان مینودشت انتخاب شدند. نمونههای انتخابی با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه امیدواری اسنایدر مورد ارزیابی قرارگرفتند. یافتهها: نتایج تحلیل نشان داد که بین نمرههای سلامت روان و امیدواری وابستگان به مواد تحت درمان با متادون و وابستگان به مواد درلیست انتظار برای دریافت متادون تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجهگیری: درمان نگهدارنده متادون به عنوان یکی از روشهای مناسب برای ترک مواد میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
اعظم شامحمدی قهساره، غلامرضا خیرآبادی،
دوره ۵، شماره ۱۹ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی اجتماع درمان مدار بر افزایش سطح امید در مراجعین به مرکز اجتماع درمان مدار انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی است که با طرح پیش-آزمون- پسآزمون و پیگیری، در ۳ مرحله اجرا شد. جامعه آماری، کلیه مراجعین بودند که در طول سال ۱۳۸۶ به مرکز اجتماع درمان مدار شهر اصفهان مراجعه کردهاند. از هر ۳۰ نفر مراجعه کننده به مرکز خواسته شد پرسشنامه مقیاس امید بزرگسالان که توسط اسنایدر تهیه شده است را پاسخ دهند. دادهها با استفاده از نرم افزارSPSS و با روش آماری تحلیل واریانس با اندازههای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج بـه دست آمده حاکـی از آن است که اجتماع درمان مدار بـر سطح مقیاس کلی امید مراجعهکنندگان به این مرکز مؤثر بوده است. نتایج حاصل از مقایسههای زوجی، اثر درمان را بر سطح مقیاس کلی امید افزایش داده و نیز تأثیر آنرا در مرحله پیگیری نشان میدهد. اجتماع درمان مدار در مورد مؤلفه عامل، افزایشی نداشته است. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که اجتماع درمان مدار بر افزایش سطح امید در مقیاس کل مؤثر بوده است و میتوان از این درمان به عنوان عاملی برای پیشگیری استفاده کرد.
علی بیگی، محمدعلی محمدیفر، محمدنقی فراهانی، شهرام محمدخانی،
دوره ۵، شماره ۲۰ - ( ۱۱-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: معتادان گمنام و برنامههای ۱۲گامی شبیه به آن، تاثیر گستردهای در برنامههای درمان وابستگی به مواد داشتهاند. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه سبکهای مدارا با استرس و امیدواری میان اعضای انجمن معتادان گمنام و معتادان تحت درمان متادون انجام گرفت. روش: در این مطالعه علی مقایسهای، تعداد ۱۰۰ نفر مرد داوطلب (۵۰ نفر انجمن معتادان گمنام، ۵۰ نفر گروه درمان نگهدارنده متادون)، که حداقل ۶ ماه دوره پرهیز از مواد داشتهاند، پرسشنامههایی شامل مقیاس امیدواری اسنایدر و مقیاس سبکهای مدارای اندلر و پارکر را تکمیل کردند. یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات اعضای انجمن معتادان گمنام در مولفه تفکر عاملی، ریزمولفه امیدواری، سبک مقابلهای مسالهمداری و سبک مقابلهای اجتنابمداری، به طور معناداری، بالاتر از میانگین افراد تحت درمان متادون است.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که شرکت فعال معتادان در انجمن معتادان گمنام ممکن است باعث یادگیری مهارتهای مدارای موثر و تقویت اراده افراد برای رسیدن به اهداف شود.
مهدی زارع بهرامآبادی، محمدعلی محمدیفر، نصراله عرفانی، مصطفی مشایخیپور،
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن در مقایسه با اثربخشی آموزههای مجمعهای معتادین گمنام روی مولفههای سلامتروانی افراد معتاد بود. روش:
این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح مقایسه گروههای نابرابر بود. جامعه آماری شامل افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان همدان درسال ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ بود. در بخش گروه درمانی ۲۷ نفر
به طور داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب شدند و تحت ۱۰ جلسه، هر هفته یک و نیم ساعت گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن قرار گرفتند. دربخش گروه معتادین گمنام نیز ۳۷ نفر به طور داوطلبانه به مدت شش ماه در جلسات مجمعهای معتادین گمنام شرکت کردند. در ابزارها از پرسشنامه سلامت عمومی استفاده شد که ابتدا در پیشآزمون و سپس در پسآزمون روی آزمودنیهای هر دو گروه اجرا شد.
یافتهها: نتایج نشان داد گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن تأثیر مثبت معناداری روی مولفههای علائم اضطرابی، افسردگی و سلامت روان کلی افراد معتاد داشت. آموزههای مجمعهای معتادین گمنام نیزتأثیر مثبت معناداری بر روی مولفه های علائم جسمانی، اضطرابی، افسردگی و سلامت روان کلی افراد معتاد داشت. سایر نتایج نشان داد میزان اثر بخشی آموزههای مجمعهای معتادین گمنام در مقایسه با گروه درمانی پذیرش خویشتن تاثیر معنادار بیشتری بر کاهش علائم افسردگی افراد معتاد داشت. نتیجهگیری: شرکت در گروههای خودیاری معتادان گمنام و همچنین شرکت در گروه درمانی پذیرش خویشتن موجب افزایش سلامت روانی افراد معتاد میگردد.
امین محمدی، عبدالوهاب پورقاز، مائده سادات رقیب،
دوره ۷، شماره ۲۶ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش عوامل موثر در گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در جوانان انجام شده است. روش: روش پژوهش این بررسی، توصیفی و از نوع همبستگی، با هدف ساخت و هنجاریابی مقیاس بوده است. در این پژوهش، ۴۰۸ نفر جوان معتاد (۱۶ تا ۲۹ سال) که طی هشت ماه، از آذر ۱۳۹۰ تا تیر ۱۳۹۱ در مراکز اقامتی میان مدت ترک اعتیاد استان خراسان رضوی مشغول درمان بودند با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و مقیاس سنجش عوامل موثر در گرایش به سوءمصرف مواد مخدر را پس از طراحی مقیاس در قالب یک فرم ۷۸ سوالی، تکمیل کردند. یافتهها: روایی صوری و محتوایی مقیاس توسط متخصصان روانشناسی و جامعهشناسی مورد تایید قرار گرفت. همچنین، بهمنظور محاسبهی روایی سازه، از تحلیل عامل تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. یافتههای پژوهش ساختار کلی مقیاس، با سه مولفهی عوامل فردی، عوامل بین فردی و محیطی و عوامل اجتماعی را برای سنجش عوامل موثر در گرایش به سوء مصرفمواد مخدر تایید کردند. اعتبار این مقیاس نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ۹۴/۰ برآورد شد. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان میدهد که این مقیاس ابزاری روا و معتبر برای سنجش عوامل موثر در گرایش به سوءمصرف مواد مخدر جوانان است و با توجه به روایی و اعتبار مناسب، میتوان آن را در جامعههای آماری مشابه مورد استفاده قرار داد.
وحید نجاتی، اسماعیل شیری، فهیمه دوست محمدی، بهاره برزگر، زهرا محمدی فرد،
دوره ۷، شماره ۲۶ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف: تصمیمگیری مخاطرهآمیز را میتوان یکی از اساسیترین مکانیزمهای زیربنایی رفتارهای تکانشی و اعتیاد دانست. هدف این مطالعه مقایسه تصمیمگیری مخاطرهآمیز در افراد مصرفکننده اوپیوم و همتایان سالم بود. روش: در این پژوهش مقطعی علی-مقایسهای، ۵۰ مصرف کننده اوپیوم و۵۰ غیر مصرف کننده که از نظر سن و جنس با گروه مصرف کننده همتا شده بودند، شرکت داده شدند. آزمون عصبشناختی خطرپذیری بادکنکی برای سنجش تصمیمگیری مخاطرهآمیز استفاده شد. یافتهها: بین دو گروه افراد مصرف کننده و غیر مصرف کننده از نظر میانگین دفعات باد شدن بادکنکهایی که ترکیدهاند، میانگین تعداد دفعات باد شدن کل بادکنکها و حداقل دفعات باد کردن یک بادکنک تفاوت معناداری بهدست آمد. نتیجهگیری: افراد مصرف کننده اپیوم نسبت به افراد سالم از تصمیمگیری مخاطره آمیز بیشتری برخوردارند.
محمدعلی محمدیفر، الهه زارعی متهکلایی، محمود نجفی، محمود منطقی،
دوره ۷، شماره ۲۸ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه ویژگیهای شخصیت مرزی، خشم، خصومت و پرخاشگری در معتادان با و بدون افکار خودکشی انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسهای است. نمونه این پژوهش ۳۰۰ نفر از معتادان مراجعه کننده به کلینیکهای ترک اعتیاد شهر سمنان بود که با توجه به ملاکهای ورود به این پژوهش براساس نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بر اساس نمرات افکار خودکشی در دو گروه با و بدون افکار خودکشی قرار گرفتند. در این پژوهش از سه پرسشنامه افکار خودکشی، پرخاشگری باس و پری و پرسشنامه شخصیت مرزی استفاده شد. یافتهها: ویژگیهای شخصیت مرزی، خشم، خصومت و پرخاشگری در معتادان خودکشیگرا بالاتر از معتادان غیر خودکشیگرا بود. نتیجهگیری: غربالگری و شناسایی معتادانی که در آنها ویژگیهای پرخاشگری و شخصیت مرزی بالا است برای پیشگیری از خودکشی ضروری به نظر میرسد.
رقیه نوری پور لیاولی، علی زاده محمدی، مجید دسترس، مهراله سرگلزایی،
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف: این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزشهای مهارتهای زندگی بر بهبود عزتنفس و رضایت زناشویی در بین معتادان متأهل در حال ترک شهر قزوین انجام شد. روش: در این مطالعه شبه آزمایشی دو گروه ۱۲ نفری از مردان معتاد در حال ترک شهر قزوین که با استفاده از نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، موردبررسی قرار گرفتند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه عزتنفس روزنبرگ (۱۹۶۵) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (فرم کوتاه) استفاده شد. آموزش در ۱۰ جلسه، به شکل کارگاه پرسش و پاسخ و ایفای نقش توسط اساتید مجرب انجام شد. در گروه گواه نیز در انتظار آموزش ماندند. پس از اتمام آموزش، از هردو گروه پسآزمون به عمل آمد. یافتهها: نتایج نشان دادند که آموزش موجب بهبود و ارتقاء عزتنفس و رضایت زناشویی معتادان در حال ترک میشود. نتیجهگیری: آموزش مهارتهای زندگی تأثیر مثبتی بر ارتقاء عزتنفس و رضایت زناشویی افراد جامعه، بهویژه معتادان خواهد داشت؛ مهارتهای زندگی فرد را توانمند میکند تا دانش، نگرشها و ارزشهایش را به فعلیت برساند و او را قادر میسازد تا انگیزه و رفتار سالم داشته باشد که این اثر مهم تأثیر زیادی بر روابط وی با همسرش خواهد داشت.
محمدعلی محمدیفر، ملیکا کافی انارکی، محمود نجفی،
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش فراشناخت و هیجان منفی در پیشبینی رفتار سوءمصرف مواد بود. روش: در یک طرح توصیفی از نوع همبستگی ۲۰۰ نفر شرکتکننده به روش نمونهگیری در دسترس از کلینیکهای ترک اعتیاد شهرستان شاهرود انتخاب شدند. از میان ۲۰۰ نفر شرکت کننده در تحقیق ۱۲۸ نفر معتاد و ۷۲ نفر غیر معتاد بودند. در میان نمونه انتخابی پرسشنامههای فراشناخت، اضطراب، افسردگی و استرس اجرا شد. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هر دو متغیر قادرند تغییرات متغیر وابستهی رفتار سوءمصرف مواد را پیشبینی کنند. در مورد متغیر فراشناخت دو زیر مقیاس کنترل ناپذیری و خطر افکار و اطمینان شناختی، در مورد متغیر هیجان منفی دو زیر مقیاس افسردگی و اضطراب قادر به پیش بینی تغییرات متغیر وابسته رفتار سوءمصرف مواد بودند. نتیجه-گیری: نتایج نشاندهنده آن است که با مداخله در متغیرها میتوان احتمال ابتلا را کاهش داد، و از برگشت و عود افراد تحت درمان جلوگیری کرد.
روح الله حدادی، نفیسه مطلق، زینب کمالی، شهناز محمدی، قاسم کشاورز، سپیده بخت،
دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش، مقایسه پیامدهای درمانی روش ماتریکس بر شدت اعتیاد و سلامت روان زنان و مردان سوءمصرف کننده متآمفتامین می باشد. روش: برای انجام این پژوهش از میان ۱۲۱ بیمار پذیرفته شده در مراکز درمانی نگهدارنده، ۹۱ نفر از بیمارانی که شرایط حضور در پژوهش را دارا بودند بطور تصادفی انتخاب و در دو گروه جداگانه برحسب جنسیت (گروه مردان ۴۸ نفر و گروه زنان ۴۳ نفر) قرار گرفتند. در ادامه پژوهش، ۹ نفر از مردان و ۴ نفر از زنان از پژوهش خارج شدند. شاخص شدت اعتیاد و سلامت روان قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه اجرا شد. یافتهها: نتایج این پژوهش، تفاوت معناداری را در هیچ کدام از خرده مقیاسهای شدت اعتیاد بین زنان و مردان مصرف کنندۀ شیشه پس از درمان نشان نداد. اما این تفاوت در نمرات سلامت روان مشاهده شد. افسردگی زنان در مقایسه با مردان کاهش بیشتری داشته و اضطراب مردان در مقایسه با زنان کاهش بیشتری داشت. نتیجهگیری: درمان ماتریکس در سلامت روان مردان و زنان تاثیر متفاوتی دارد.
رضا محمدزاده گان، منصور بیرامی، یزدان موحدی، یونس قاسم بکلو، قاسم محمدیاری، مالک طهماسب پور،
دوره ۹، شماره ۳۴ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد شناختی در معتادان سوءمصرف کننده مواد، معتادان تحت درمان با متادون و افراد بهنجار بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات علی مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را مردان سوءمصرف کننده مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان خوی در سال ۱۳۹۲ تشکیل میدادند. نمونه آماری پژوهش شامل ۴۰ نفر معتاد تحت درمان با متادون، ۴۰ نفر معتاد در حال مصرف مواد، و ۴۰ نفر افراد غیر معتاد بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و مقیاس حافظه وکسلر روی هر ۳ گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد گروه سوءمصرف کننده مواد نسبت به گروه تحت درمان با متادون و افراد عادی و همچنین عملکردگروه تحت درمان با متادون نسبت به گروه عادی در آزمون ویسکانسین و مقیاس حافظه وکسلر تفاوت معنی دار داشت. ولی خطای درجاماندگی درگروه تحت درمان با متادون و افراد عادی تفاوت معنی دار نداشت. نتیجه گیری: می توان گفت مصرف مزمن مواد روانگردان موجب آسیب نواحی متعدد مغزی همچون قشر پیش پیشانی و هیپوکامپ شده و در نتیجه باعث اختلال در کارکردهای شناختی میگردد.
محمد خالدیان، محمدعلی محمدی فر،
دوره ۹، شماره ۳۶ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف: هـدف از پژوهش حاضر مقایسه اثـربخـشی دو درمان گروهـی شنـاختـی-رفتـاری و معنادرمانی به شیوه ی گروهی بـر کاهـش افسـردگی و افـزایـش امیـدواری در افراد معتاد به مواد مخدر بود. این پـژوهـش آزمایـشی، از نوع پیـش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه شامل افراد معتاد مراجعه کننده به یکی از مراکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال ۱۳۹۲ می باشد. ابتدا تعداد ۶۰ نفر بر اساس نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند، سپس بر اساس نمرات پرسش نامه افسردگی بک و امید به زندگی اشنایدر تعداد ۳۰ نفر از این افراد بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند، یک گروه آزمایش ۱۰ جلسه معنادرمانی و گروه دوم آزمایش ۱۳جلسه روان درمانی رفتاری-شناختی را دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین درمان شناختی-رفتاری و معنادرمانی در کاهش افسردگی تفاوت وجود ندارد، اما درمان شناختی-رفتاری در افزایش امید به زندگی تأثیر بیشتری نسبت به معنا درمانی دارد. نتیجه گیری: نتایج دارای تلویحات کاربردی است.
شیما محمدی، محمد مسعود دیاریان،
دوره ۱۰، شماره ۳۹ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش رفتارهای سالم جنسی بر کاهش بدکارکردی جنسی زنان معتاد بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل زنان معتاد در حال بهبودی در مراکز ترک اعتیاد عطار، سپاهان، پاک مهر و کنگره ۶۰ در سال ۱۳۹۴ در شهر اصفهان بودند. برای انتخاب نمونه، از روش داوطلبانه استفاده شد که درنتیجه بعد از اجرای پرسش نامه، از بین ۱۰۰ داوطلب، ۳۰ نفر انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در ۲ گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای در جلسات آموزشی شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش رفتارهای سالم جنسی بر کاهش بدکارکردی جنسی زنان معتاد و مؤلفههای آن تأثیر دارد. نتیجه گیری: آموزش رفتارهای سالم جنسی میتواند بر کاهش بدکارکردی جنسی زنان معتاد تأثیر داشته باشد؛ بنابراین میتوان از این روش در مراکز ویژه ترک اعتیاد زنان مورداستفاده قرارداد.
صغری ابراهیمی قوام، یحیی محمدی،
دوره ۱۰، شماره ۳۹ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف: از وظایف اصلی تعلیم و تربیت افزایش معلومات دانش آموزان از مضرات اعتیاد به مواد مخدر است. پژوهش حاضر به بررسی محتوای اعتیاد به مواد مخدر در کتاب مطالعات اجتماعی می پردازد. روش: این پژوهش از نوع ترکیبی است جهت مشخص نمودن مؤلفه های اعتیاد به مواد مخدر از روش توصیفی و سپس از روش تحلیل محتوا به منظور بررسی و تحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی استفاده شده است. جامعه آماری محتوای برنامه درسی کتاب مطالعات اجتماعی پایه هشتم متوسطه چاپ سال ۱۳۹۳بود و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، سیاهه تحلیل محتوای کتب درسی، سیاهه تحلیل فعالیت ها، کاربرگه ها و سیاهه تحلیل تصاویر بود که پس از مطالعه مبانی نظری و بسترهای قانونی، طرح پیشنهادی تهیه و تدوین شد و روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و کارشناسان مربوطه تعیین گردید. این کتاب شامل ۱۲ فصل و ۱۹۰ صفحه و بر اساس واحد تحلیل جمله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. واحد تحلیل جملات مندرج در متن کتب درسی، متن فعالیت ها و به کار ببندید و نیز تصاویر مندرج در کتب درسی بوده است. یافته ها: در مجموع در برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه هشتم ۱۸% به مفاهیم مربوط به مواد مخدر، ۲۸% به انواع آسیبها، ۱۷% به علل گرایش به مواد مخدر و ۳۶% به راه های پیشگیری از مواد مخدر پرداخته شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، توجه به علل گرایش به سمت مواد مخدر و همچنین انواع مواد مخدر در این کتاب درسی کمتر به آن پرداخته شده که نیاز به توجه بیشتر دارد.
کورش محمدی، علی عسگری،
دوره ۱۰، شماره ۴۰ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف: هدف این مطالعه برآورد میزان شیوع اعتیاد به مواد مخدر در محیط های صنعتی استان اصفهان بود که علاوه بر تعیین میزان شیوع اعتیاد برحسب نوع ماده مصرفی (صنعتی یا سنتی)، اطلاعات جمعیت شناختی سن، جنس، میزان تحصیلات، اطلاعات شغلی و استخدامی و سابقه اعتیاد مورد بررسی قرار داد. روش: بدین منظور ۱۱۶۳ نفر از کارکنان محیط های صنعتی اصفهان به عنوان نمونه انتخاب و به پرسش نامه شیوع شناسی اعتیاد پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد در مجموع ۱/۲۵ درصد کارکنان محیط های صنعتی اصفهان به مواد مخدر اعتیاد دارند که از این تعداد ۶/۹ درصد مواد مخدر صنعتی و ۵/۱۵ درصد مواد مخدر سنتی را مصرف می کنند. همچنین ۸/۱۳ درصد نمونه به مصرف مشروبات الکلی اعتیاد دارند. نتیجه گیری: یافته های این تحقیق حاکی از پیش بینی اعتیاد کارکنان توسط برخی عوامل محیطی، اجتماعی و اقتصادی از قبیل پائین بودن دستمزدها، عدم توجه به مسائل رفاهی کارکنان، اعمال تبعیض و بی توجهی در محیط های صنعتی بود. ماده مخدر شیشه بیشترین فراوانی مصرف را نسبت به سایر مواد دارا می باشد که این یافته با توجه به اثرات این ماده می تواند زنگ خطری برای صنایع باشد.
ایرج مختارنیا، علی زاده محمدی، مجتبی حبیبی، فروزان میرزایی فر،
دوره ۱۰، شماره ۴۰ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل اثر شخصیت بیثباتی هیجانی بر گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان با نقش میانجی نگرش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش، دانشآموزان شهرستان قدس استان تهران در سال تحصیلی ۹۴ بود. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی، تعداد ۶۴۴ نفر از آنها انتخاب شدند و پرسشنامههای پنج عاملی بزرگ شخصیت نوجوانان، گرایش به رفتارهای پرخطر و نگرش به مصرف مواد مخدر را پاسخ دادند. یافتهها: نتایج نشان داد مدل مفهومی پژوهش دارای شاخصهای برازش مناسبی با دادهها میباشد (۵۶/۲ =df/, χ۲ ۰۴۹/۰=RMSE ,۹۸/۰=CFI ,۹۶/۰=GFI). در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیشبینی گرایش به رفتارهای پرخطر معنیدار به دست آمد؛ همچنین نگرش به مصرف مواد مخدر در رابطه با بیثباتی شخصیتی و گرایش به مصرف مواد مخدر نقش میانجی داشت. نتیجهگیری: در پژوهش حاضر نشان داده شد چگونه عوامل درون فردی در یک مدل بر گرایش به انواع رفتارهای پرخطر در نوجوانان تأثیر میگذارد.
کلیدواژهها: شخصیت بیثباتی هیجانی، نگرش به مصرف مواد مخدر، گرایش به رفتارهای پرخطر، نوجوانان
علیرضا رشیدی، زهراسادات محسنی، محسن گل محمدیان،
دوره ۱۱، شماره ۴۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزند پروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده) در پیش بینی سوءمصرف مواد روان گردان صنعتی دانشجویان انجام شده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان پسر کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی ۹۴-۹۳ بود که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای، تعداد ۴۰۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها عبارت بودند از: پرسش نامه های جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزندپروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده). برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل ممیز به شیوه همزمان و گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه فرزندپروری، الگوهای ارتباطی خانواده و ادراک حمایت اجتماعی (خانواده) پیش بینی کننده خوبی برای پیش بینی سوءمصرف مواد روان گردان صنعتی می باشد. نتیجه گیری: یافته ها نقش و اهمیت متغیرهای جو عاطفی خانواده، ادراک شیوه های فرزندپروری و ادراک حمایت اجتماعی در سوءمصرف مواد را متذکر می سازد.