گروه روانشناسی. دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی
چکیده: (32 مشاهده)
مقدمه: دوران نوجوانی از مهمترین و بحرانیترین دوران زندگی می‌باشد که به عنوان دوره گذار از کودکی به بزرگسالی با مخاطرات بسیار از جمله اعتیاد مواجه است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین الگوی گرایش به مصرف مواد مخدر بر اساس تفکر انتقادی، سواد رسانهای و جامعه‌پذیری با میانجیگری نگرش به مواد مخدر در نوجوانان دختر شهر اصفهان انجام شد. روش: روش مطالعه توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. از میان نوجوانان دختر 13 تا 18 سال شهر اصفهان، 300 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه سنجش میزان گرایش به اعتیاد (1388)، مهارتهای تفکر انتقادی ریکتس (2003)، جامعه‌پذیری رالف کتز (1988)، سواد رسانهای فلسفی (1393) و نگرش نسبت به اعتیاد نظری (2000) بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS24 استفاده شد. یافته‌ها: تحلیل حاصل از نتایج داده‌ها نشان داد که تفکر انتقادی بر گرایش به مصرف مواد مخدر اثر مستقیم معناداری داشت و نگرش به مصرف مواد مخدر در تاثیر تفکر انتقادی و سواد رسانهای بر گرایش به اعتیاد نقش میانجی معناداری داشت. نتیجه گیری: طبق نتایج با ارتقاء تفکر انتقادی و سواد رسانهای می‌توان با ایجاد نگرش منفی‌تر نسبت به مصرف مواد مخدر، گرایش به مصرف مواد را در نوجوانان کاهش داد. بنابراین پیشنهاد می‌شود سیستم‌های آموزشی در راستای بهبود مهارتهای تفکر انتقادی و سواد رسانهای نوجوانان گام برداشته تا زمینه تغییر نگرش و گرایش آنان به مصرف مواد مخدر فراهم گردد.
واژه‌های کلیدی: تفکر انتقادی، جامعه پذیری، سواد رسانهای، گرایش و نگرش به مصرف مواد مخدر، نوجوانان دختر.
| بازنشر اطلاعات | |
 |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |
