سخن اول
مواد مخدر و روان گردان ها به عنوان یک تهدید استراتژیک، چند وجهی، داینامیک، چند سببی و سیستماتیک از جمله مسائل اساسی و بحران های جدی عصر حاضر تلقی شده که همواره خسارتهای بیشماری را در ابعاد فردی، خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به جوامع تحمیل می نماید. براساس نتایج مطالعات صورت پذیرفته برای مهار، کنترل و مدیریت اعتیاد، سرمایه گذاری اساسی در عرصه کاهش تقاضا و پیشگیری از بروز مصرف مواد در لایه های مختلف جامعه از طریق تقویت عوامل محافظت کننده و کاهش عوامل خطر زا با اجرای برنامههای طبقه بندی شده نوین شامل برنامه همگانی برای جمعیت سالم و برنامه های انتخابی و موردی برای گروه های در معرض خطر مصرف مواد در کانون ها و موقعیت های مختلف مانند خانواده، مدرسه، دانشگاه، محلات و محیطهای کاری، با نگاه همه جانبه نگر مورد تاکید واقع شده است.
در راستای استانداردهای بین المللی پیشگیری از مصرف مواد، خانواده به عنوان اولین بستر در مداخلات پیشگیرانه محسوب شده و بر آموزش مهارت های فرزند پروری والدین برای دوران کودکی اولیه، کودکی میانی و نوجوانی اولیه تاکید شده است زیرا فرزندان بیش از ۴۳۰۰ ساعت در سال در منزل بوده و مداخلات موثر برای توانمند سازی آنان سبب خواهد شد فرزندان ضمن تاب آوری از مهارت های کافی و مدل زندگی سالم برخوردار شوند. به عبارت دیگر می بایست در سبد کالای خانواده ایرانی، موضوع آموزش مهارت های فرزند پروری برای کمک کردن به والدین برای ایجاد یک رابطه مثبت و مراقبانه نسبت به فرزندان، آماده کردن یک محیط امن و سازنده در فضای منزل، استفاده از انضباط قاطعانه، داشتن انتظارات واقع بینانه و ... ، مورد توجه جدی واقع شود. متاسفانه حوزه های فرهنگی در مقیاس کشوری از فرزندان خانوادههای در معرض خطر اعتیاد مانند خانوادههای زندانیان، معتادین، حاشیهنشینها و .. بعضاً غافل شده و برنامه جامع، دقیق و خوراک فکری مناسبی برای آنها طراحی نشده است. ضمن آنکه عدم پرداختن به مهارتهای فرزند پروری و زیر چتر قرار نگرفتن ۲۱ میلیون خانوار در کشور در دهههای گذشته سبب شده است که والدین مدل مناسبی برای تربیت فرزندان نداشته باشند. بر اساس نتایج تحقیق انجام شده، ۵۸ درصد والدین دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران دارای سبک فرزند پروری سهل گیرانه و سخت گیرانه بوده که خروجی این دسته از خانواده ها، فرزندانی دارای افسردگی، پرخاشگری، اضطراب و روان پریشی است که زمینه ساز رفتارهای پرخطر خواهد بود. دومین بستر برای مداخلات موثر در عرصه پیشگیری از اعتیاد، محیط های آموزشی یعنی مدارس و دانشگاهها می باشند. با توجه به نظریه های شناختی، یادگیری اجتماعی، تعلق اجتماعی، گروه همسالان، مدل رشد اجتماعی، مدل بوم شناسی اجتماعی، مدل استرس اجتماعی و همچنین اصول و داده های علمی از جمله نتایج پژوهشهای همه گیر شناسی و سبب شناسی در زمینه عوامل خطر و محافظ در نوجوانان و جوانان، مدارس مناسب ترین مکان برای اجرای برنامه های پیشگیری از رفتار های پرخطر می باشند. زیرا در سطح کشور با بیش از صد و ده هزار واحد آموزشی، بیش از چهارده میلیون نفر دانش آموز، یک میلیون کادر آموزشی و اداری در مدارس و وجود بیش از بیست میلیون نفر والدین دانش آموزان مواجه هستیم که این جمعیت سی و پنج میلیون نفری در دسترس، قوی ترین سازمان اجتماعی و آموزشی برای انجام مداخلات موثر پیشگیری می باشند. بدون شک هر مدرسه می بایست با مشارکت معلمان، والدین و نمایندگانی از دانش آموزان، نسبت به تدوین سند پیشگیری اولیه از اعتیاد متناسب با شرایط بومی و ظرفیتهای خود مبادرت نموده تا ضمن احساس مالکیت از سوی ارکان مدرسه در اجرای برنامه ها، شاهد تحقق و اجرایی شدن طرح یاریگران در سطح مدارس کشور باشیم. در این راستا بهرهگیری از مدل mentoring ( رهجو و راهنما)، بهرهگیری از ظرفیت هر معلم یک پیام آور پیشگیری، توجه به ارتقاء توانمندی و مهارتهای خود مراقبتی فردی و اجتماعی دانش آموزان برای تغییر نگرش آنان نسبت به مواد، رشد هماهنگ تمامی جنبه های شناختی، عاطفی، مهارتی و رفتاری دانش آموزان برای توسعه فردی، تهیه کریکولوم آموزشی برای مدارس، آموزش مستمر والدین به منظور بهبود ارتباط و پیوندهای خانوادگی و ارتباط مستمرشان با مدارس و ارزشیابی مستمر برنامهها به منظور سنجش میزان اثربخشی آنها، توجه به غربالگری دانشآموزان در معرض خطر و اجرای برنامههای پیشگیری انتخابی و موردی برای آنان و تقویت تشکلهای دانشآموزی علیه رفتارهای پرخطر به خصوص اعتیاد، از جمله مواردی هستند که سبب ارتقاء برنامههای پیشگیری در مدارس خواهند شد. علاوه بر این در دانشگاهها با توجه به حدود پنج میلیون نفر دانشجو، استمرار برنامههای پیشگیری بسیار موثر بوده و ضرورت دارد ضمن تقویت رویکردهای دانش محور، تقویت فعالیتهای فوق برنامه، مشارکت تمامی اعضاء هیات علمی دانشگاهها به منظور تقویت علم سازمان یافته برای مداخلات پیشگیری در محیط دانشگاهها و خوابگاهها، تقویت تشکلهای دانشجویی ضد اعتیاد، توسعه و افزایش شعبههای مراکز مشاوره در دانشگاهها و تقویت مشاورههای آنلاین و آفلاین، حوصلهمندی و صبر و بردباری در اجرای برنامهها و تشکیل کمیته راهبری در دانشگاهها متشکل از نمایندگان معاونتهای مختلف دانشگاهی و دانشجویان، به منظور تبیین سیاستها و نحوه مداخلات در عرصه پیشگیری، اقدامات تحولی صورت پذیرد. سومین بستر برنامههای پیشگیری از اعتیاد محیطهای کاری صنعتی، اداری و نظامی است. متاسفانه وضعیت شیوع مصرف مواد در محیطهای کارگری نگران کننده بوده و ضعف توجه به اینگونه محیطها، میتواند زمینه ضربهپذیری به چرخههای اقتصادی و تولید کشور را فراهم نماید. زیرا مصرف مواد به عنوان عامل تهدید کننده سلامتی کارکنان در محیط کار، زمینههای سرقت و خسارت در محیط کار، کاهش و افت تولید، حوادث شغلی، کاهش بهرهوری و بروز رفتارهای غیرقابل پیشبینی و مخّرب در حین کار و افزایش هزینههای پنهان در محیطهای تولیدی را در پی خواهد داشت. لذا تقویت برنامههای پیشگیری همگانی، انتخابی و موردی در محیطهای کاری و استمرار آنها میتواند زمینهساز اصلاح نگرش و باور نسبت به مصرف مواد گردد و از افزایش شیوع مصرف جلوگیری شود. چهارمین بستر برنامههای پیشگیری از اعتیاد محلهها بوده که با بهرهگیری از ظرفیت تشکلهای مردمی و سازمانهای مردم نهاد موجبات تقویت رویکرد اجتماعی شدن با ایفای نقش موثر توسط آحاد جامعه را علیه مصرف مواد در بر خواهد داشت به گونهای که با تقویت رویکرد کنشگری اجتماعی در زمینه پیشگیری از اعتیاد، شاهد ارتقاء شاخصهای سلامت اجتماعی نظیر انسجام و همبستگی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، نشاط اجتماعی و رضایت از زندگی در محلات شهری و روستایی خواهیم بود. بدون شک تقویت علمی سازمانهای مردم نهاد و انجام کار تخصصی پیشگیری در حوزههای مختلف خانواده، بانوان، نوجوانان و جوانان از سوی سازمان های مردم نهاد، سبب تقویت ایفای نقش مسئولیت اجتماعی و حضور شهروندانی پویا و گویا به جای منفعل و شنوا خواهد شد و بدین ترتیب شاهد مهار و کنترل مصرف مواد و اعتیاد خواهیم شد. در کنار کانون های برشمرده، جریان سازی رسانه ای از سوی رسانه های دیداری، شنیداری و نوشتاری با اولویت و بهره گیری از فضای مجازی برای چهل وشش میلیون نفر کاربر در عرصه پیشگیری از مصرف مواد بسیار مهم و کارساز بوده و متولیان ذیربط می بایست با رعایت سیاست های رسانه ای و انجام عملیات روانی، نسبت به تغییر نگرش آحاد جامعه در خصوص مصرف مواد و داروهای مخدر و روان گردان تلاش مستمر و مبتنی بر شواهد علمی نمایند.
با توجه به اینکه از سوی مدیریت امر مبارزه در کشور ، راهبرد پیشگیری اولیه از اعتیاد به عنوان اولین اولویت امر مبارزه با مواد مخدر اعلام شده است ، تحقق آن به صورت کامل ، نیازمند الزامات و شاخص هایی بوده که به اختصار به برخی از آنها اشاره میشود:
-
تلاش برای عملیاتی شدن مفاد سند جامع پیشگیری اولیه از اعتیاد به عنوان نقشه راهبردی فرهنگی و پیشگیری و سند جامع اجتماعی شدن به عنوان نقشه راهبردی مشارکت های مردمی کشور که هر دو سند، در ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری تصویب و به متصدیان ذیربط ابلاغ شده است. بر اساس سند پیشگیری مقرر بوده ظرف ۵ ساله (۱۳۹۵-۱۳۹۰) ۴۰ درصد از جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال کشور تحت پوشش برنامههای استاندارد پیشگیری قرار گیرند. ارزیابی صورت پذیرفته حکایت از تحقق حدود ۱۵ درصد را داشته که ضرورت دارد دستگاه های متولی نسبت به رفع عقب ماندگی و افزایش نرخ تحت پوشش در کانون های هدف گام های جدی و سریعتر بر دارند.
-
برای اثربخشی برنامه های پیشگیری نیازمند افراد متخصص هستیم. در این عرصه با هماهنگی دانشگاه جامع علمی-کاربردی، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علوم پزشکی ایران و دانشگاه علوم انتظامی امین نسبت به تربیت نیروی انسانی متخصص در رشته اعتیاد در سال های اخیر اقدام لازم صورت پذیرفته است ولی تا رسیدن به وضع مطلوب برای انجام مداخلات موثر پیشگیری در جمعیت ۷۵ میلیون نفر سالم و در معرض خطر، فاصله زیادی داریم. انتظار می رود عموم دانشگاه ها و مراکز علمی نسبت به ایجاد رشته پیشگیری از اعتیاد و تربیت نیروی انسانی متخصص، گام های جدی تر را در طول برنامه هفتم توسعه بردارند.
-
با عنایت به تغییر ذائقه نسل و سیر تحولات فرهنگی و اجتماعی ، توجه به اصل نیاز سنجی مخاطب و بازاریابی اجتماعی در برنامه های پیشگیری بسیار مهم می باشد. اینکه چه بگوییم؟ توسط چه کسانی بگوییم؟ با چه ابزاری بگوییم؟ و در چه دوره زمانی بگوییم؟ رعایت این اصول سبب توان بخشی اجتماعی و فرهنگی آحاد جامعه در برابر آسیب های ناشی از اعتیاد، ایفای نقش فاعلانه از سوی مردم و تقویت حساس سازی اجتماعی را در پی خواهد داشت که می تواند زمینه ضربه پذیری به استراتژی های سیستم اعتیاد را فراهم سازد.
-
رعایت شاخص های عمیق نگری (یعنی مبتنی نمودن اقدامات پیشگیری بر شواهد علمی و دوری از اعمال سلائق فردی و آزمون و خطا)، دقیق نگری (یعنی داشتن تصویر واقعی از کانون هدف با بهره گیری ازظرفیت مراکزعلمی )، نگرش سیستماتیک و جامع با هم افزایی اقدامات توسط دستگاههای فرهنگی و پیشگیری و سازمانهای مردم نهاد و جلوگیری از هرگونه تک نوازی و اقدامات جزیره ای و پراکنده و یک پارچه سازی فعالیت ها با رعایت اصل بومی، تلاش مستمر و آرام برای تحقق برنامه های پیشگیری و ارزشیابی مستمر و بازبینی و ارتقاء مداوم برنامه ها، از جمله اصول مهم و کارساز در ارتقاء اثربخشی برنامه های پیشگیری در کشور خواهد بود.
-
سرمایه گذاری و اختصاص اعتبارات لازم به امر پیشگیری و نظارت جدی بر روند هزینه کرد اعتبارات به گونه ای که یک دلار هزینه در پیشگیری سبب صرفه جویی ۱۸ دلار در عرصههای درمان اعتیاد و مقابله با عرضه مواد خواهد شد.
-
تدوام و استمرار در برنامه ریزی و اقدام به همراه پایش، از دیگر الزامات برای اثربخشی برنامه های پیشگیری خواهد بود.
-
خرده نظام های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز می بایست به نحو مطلوب برای رفع معضلات فقر، بیکاری، تورم، کاهش وقایع استرس زا و اضطراب های اجتماعی، رفع نگرانی از آینده فردی و خانوادگی و شغلی، ارائه مدل و سبک زندگی سالم و .... مبادرت نمایند تا برنامه های فرهنگی و پیشگیری از اثر بخشی لازم برخوردار شوند.
در خاتمه امید می رود مراکز علمی و دانشگاه ها و محققین و پژوهشگران کشور با ایفای نقش به منظور تحقق نهضت فراگیر اجتماعی پیشگیری از مصرف مواد، اقدام موثر نمایند تا شاهد کنترل و مدیریت مصرف مواد در آحاد جامعه کشور باشیم.
دکتر حمیدرضا صرّامی
مدیر کل دفتر تحقیقات و آموزش
ستاد مبارزه با موادمخدر ریاست جمهوری
تابستان ۱۳۹۹
|