با گذشت 38 سال از انقلاب شکوهمند اسلامی، همواره شاهد گسترش انواع تهاجمات اجتماعی و فرهنگی علیه نوجوانان و جوانان کشور بوده، به گونهای که نگرانیهای عمیقی را برای مسؤولان و آحاد جامعه در برداشته است. اعتیاد به موادمخدر و روانگردانها از جمله ابزارهای مؤثر در عرصه تهاجمات نرم به منظور قتل عام انسانها بوده که متاسفانه وجود برخی از زمینهها در سطح کشور نظیر عوامل بالینی، عوامل شخصیتی و عوامل خانوادگی در قالب بروز بیمارهایهای روانی، هیجانهای منفی، نگرش مثبت به مواد، کاهش خود کنترلی و تقویت رویکرد تکانشگری، وجود سبکهای هویتی ناسالم(سردر گم، بحران زده و دنبالهرو)، اختلافات شدید خانوادگی و کمبود محبت، ضعف در باورهای عمیق مذهبی و همچنین افزون شدن سایر مؤلفههای دیگر نظیر فقدان ثبات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، ضعف در برنامهریزی، سوءمدیریت، اولویت ناشناسی، نامشخص بودن میزان اثربخشی برنامههای اجرا شده، موجب شده است که با افزایش شدت اعتیاد در سطح کشور مواجه شویم.
آنچه در این عرصه از جایگاه اساسی برخوردار باشد نقش مراکز علمی به منظور شناخت، بررسی و تاثیر هر یک از مؤلفههای برشمرده، رصد اعتیاد و ارزیابی اقدامات امر مبارزه میباشد تا ضمن برون رفت از وضعیت فعلی، زمینه ارتقاء سطح اعتماد عمومی در امر مبارزه فراهم شده و شاهد تقویت اجتماعی شدن امر مبارزه باشیم.
نیمنگاهی به روند پژوهشهای صورت پذیرفته در امر موادمخدر در سطح کشور، دلالت بر رکود روند مطالعات طی سالهای 1359 تا 1373 داشته و بر همین اساس شاهد ورود الگوهای مداخلهای مواد مخدر در عرصه درمان، پیشگیری و زیان کاهی از سایر کشورها به دلیل عدم تولید علم و دانش بومی اعتیاد در کشورمان بودهایم.
اگرچه از سال 1374 به بعد با افزایش و رشد روند مطالعات موادمخدر در سطح کشور مواجه بودهایم لیکن اولاً پژوهشهای مرتبط با اعتیاد، پراکنده و فاقد یک جهتگیری مطلوب برای پاسخ دادن به سؤالات اصلی مورد نیاز سیاستگذاران و برنامهریزان بوده، ثانیاً اکثر مطالعات در عرصه علوم بهداشتی- درمانی و سپس علوم روانشناختی بوده و کمترین سهم به علوم اجتماعی اختصاص داشته است. به عبارت واضحتر، از سویی برخی موضوعات تعیین کنندههای اجتماعی اعتیاد غفلت شده و از سوی دیگر کمبود متخصصان اعتیاد در کشور به ویژه در عرصههای پژوهشگری در زمینههای جامعهشناسی، اقتصاد، برنامهریزی فرهنگی، روانشناسی، مددکاری و... سبب شده که از علم سازمان یافته در عرصههای موصوف در امر مبارزه نرمافزاری برخوردار نباشیم و در نتیجه جامعه با انباشتی از مسایل و معضلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مواجه شده است.
اینک با توجه به در اولویت گرفتن اعتیاد به عنوان اولین معضل ملی در ابعاد بهداشتی، اجتماعی، روانی، معنوی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی کشور، انتظار میرود اندیشمندان و نخبگان با مشارکت جدیتر، ضمن تولید شواهد علمی در ابعاد مختلف، به منظور بهرهگیریهای در عرصههای سیاستگذاری و برنامهریزی امر مبارزه، زمینه را برای ارتقاء روند علمی کردن کاهش عرضه و کاهش تقاضای مواد فراهم نموده تا بدین ترتیب موجب کنترل بروز و شیوع اعتیاد در سطح کشور باشیم.
حمید صرامی
مشاور دبیر کل و مدیر کل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری