سخن اول دوره 12، شماره 48،ویژه نامه 1

 | تاریخ ارسال: 1397/12/1 | 

اعتیاد به موادمخدر و روان گردان ها از یک سو به عنوان مهم ترین مانع رشد و توسعه پایدار جوامع تلقی شده و از سوی دیگر در عرصه جهانی یکی از بحران های جدی علیه سلامت جسمانی، روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تعیین شده است. این تهدید استراتژیک، چند وجهی، چند سببی و سیستماتیک، همواره با دنبال کردن روند فزاینده عرضه و تقاضای مواد، به دنبال کسب سود نامشروع و قتل عام نوجوانان و جوانان جوامع است تا بدین ترتیب بتواند به ادامه حیات خود استمرار دهد. نتایج روند چهل سال مبارزه سخت و نرم افزاری علیه موادمخدر و روان گردان ها پس از انقلاب اسلامی حاکی از موارد زیر می باشد:
انسداد و اشراف مرزهای شرقی و غربی با احداث و نصب 2009 کیلومتر خاکریز، سیم خاردار، کانال و سایر موانع فیزیکی و الکترونیکی، کشف بیش از 11 هزار تن انواع مواد مخدر و روان­گردان­ ها، عملیات و درگیری مسلحانه علیه باند­های مواد مخدر 39000 فقره، گروه ها و باند های موادمخدر متلاشی شده 48000 باند، کشف 33000 قبضه سلاح سبک و سنگین از قاچاقچیان، توقیف و ضبط 195000دستگاه خودرو از قاچاقچیان، تعداد افراد معتاد، توزیع کننده و قاچاقیان مواد مخدر دستگیر شده 000/800/7 نفر ( با احتساب افراد تکراری)، شهدای عرصه مبارزه 3811 نفر، جانبازان عرصه مبارزه 12000 نفر، انهدام کارگاه­ها و آشپزخانه های تولید شیشه در 13 سال اخیر 2036 باب، کشفیات شیشه در 13 سال اخیر 27 تُن. اقدامات درمانی:  ایجاد 1197 مرکز اقامتی میان مدت، 252 مرکز گذری، 399 تیم سیار، 13 موبایل سنتر، 90مرکز سرپناه، 31 مرکز TC و پوشش بیش از 750000 نفر در درمان نگهدارنده MMT در 9029 مرکز، اقدامات پیشگیری اولیه از اعتیاد : اجرای طرح پیشگیرانه مدرسه مراقبت اجتماع محور در مدارس، اجرای طرح آموزش مهارت های مقابله ای برای پیشگیری از مصرف مواد در مدارس متوسطه اول کشور، اجرای طرح آموزش مهارت مراقبت از خود برای دانش آموزان ابتدایی، آموزش مهارت های زندگی، سبک فرزند پروری و پیشگیری از مصرف مواد برای والدین، برگزاری کارگاه های آموزش مهارت­های زندگی و روش های پیشگیری از اعتیاد برای دانشجویان، ارائه خدمات مشاوره تلفنی به حدود 3میلیون نفر (1396-1384)، تولید و پخش 18 هزار برنامه از رسانه های دیداری و شنیداری (طی سال های 96-1384).
نرخ شیوع مصرف مواد در جمعیت عمومی 15 تا 64 سال کشور 4/5 درصد و وجود 800/402/4  نفر مصرف کننده آزمایشی و تفننی (مصرف کننده غیر مستمر) و مصرف کننده مستمر و مخاطره آمیز، نرخ شیوع مصرف مواد در دانش آموزان هنرستان ها و متوسطه دوم کشور 1/2 درصد، نرخ شیوع مصرف مواد در دانشجویان دانشگاه های دولتی 7/4 درصد، نرخ شیوع مصرف مواد در کارگران محیط های صنعتی 7/22 درصد. با توجه به تلاش های مستمر صورت گرفته و میزان شیوع مصرف مواد در لایه های مختلف جامعه و بروز خسارت ها و هزینه های اقتصادی مواد مخدر در مقیاس سالیانه 199 هزار میلیارد تومان از یک سو، همواره این سوال مطرح است که چنانچه این تلاش ها و اقدامات انجام نمی پذیرفت، درحال حاضر کشورمان دارای چه شرایطی بود؟ و از سوی دیگر این سوال مطرح است که چرا علیرغم انبوه اسناد بالا دستی شامل قانون مبارزه با مواد مخدر و اصلاحات آن، سیاست های کلی مبارزه، قوانین برنامه های اول - دوم (سکوت برنامه سوم ) -چهارم - پنجم و ششم توسعه، بیش از 1000 مصوبه ناشی از تشکیل 134 جلسه ستاد مبارزه با موادمخدر و صدها مصوبه در 10 کمیته تخصصی، طرح ملی مبارزه همه جانبه، اسناد جامع پیشگیری و درمان و همچنین  اقدامات فوق الاشاره، شاهد موارد زیر هستیم:
ضعف در تحقق برنامه های اول تا پنجم توسعه کشور در عرصه مبارزه ناشی از عدم اتصال بین قوانین بالادستی و برنامه های اقدام و ضعف در ضمانت اجرای مصوبات قانونی، نامشخص بودن میزان اثربخشی قوانین و سیاست های موضوعه بر شمرده، روند سنتی در تدوین قوانین مورد نیاز، ضعف و دغدغه در برخی از دستگاه ها و پایین بودن اولویت مواد مخدر و ناپایداری در برنامه ها در دهه های گذشته، ضعف توجه به نقش تعیین کننده های اجتماعی اعتیاد و تاثیر خرده نظام های اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی و سیاسی در گسترش اعتیاد و ضعف توجه به تاثیر مولفه های فراسیستمی در عرصه پیشگیری از مصرف مواد (اعم از تغییرات در سبک زندگی، فرد گرایی و لذت طلبی افراطی، ضعف باورهای دینی، افزایش تقاضای مصرف مواد و شکل گیری نگرش مثبت به مصرف، شکاف طبقاتی، فقر و بیکاری، تشدید اختلالات روانی در لایه های مختلف، رشد مهاجرت و شهرنشینی )، فقر رویکرد سیستمی در بدنه برخی دستگاه ها در امر مبارزه، غفلت از رویکرد پیشگیری اولیه از مصرف مواد، کم توجهی به نقش جامعه مدنی و سازمان های مردم نهاد، ضعف ساختاری در دستگاه ها و نامتناسب بودن حجم تهدید با ساختارهای امر مبارزه، تعدد برنامه های بی سر انجام، کمبود شدید نیروی انسانی متخصص و فقر دانش تخصصی در عرصه های مختلف امر مبارزه، ضعف مداخله مراکز علمی، کمبودهای مالی و اعتباری، ضعف در برنامه های اقدام، ضعف تحرک و شتاب در واکنش سریع و تهاجمی در دستگاه ها، ضعف توجه در  برخورد با سازمان جرم ( قاچاقچیان کلان) ، به روز نبودن پروتکل های درمانی، ضعف نظارت بر مراکز درمانی، سطح پوشش محدود برنامه ها، ضعف در شکل گیری کارزار رسانه ای علیه مواد مخدر، کم توجهی به عوامل زمینه ساز مصرف مواد، ضعف توجه به گلوگاه های موثر در شیوع اعتیاد (نظیر افراد دارای اختلال روانی، نوجوانان بیش فعال، حاشه نشینان، افراد ترک تحصیل کرده، خانواده مجرمین)، ضعف در اجرای قوانین موضوعه مانند قانون مبارزه با پولشویی، ضعف دیپلماسی مواد مخدر به منظور سهم خواهی از بلوک غرب، اشکال در ساختار و محتوای آموزشی و کاربردی نبودن برخی از آموزش‏ها برای دانش آموزان و ترویج رویکرد حفظ محوری در مدارس، فقر نشاط در مدارس، ضعف در تربیت خروجی‏های مناسب از مدارس به منظور ورود به دانشگاه ها ناشی از فقر آموزش مهارت‏های لازم، اثربخش نبودن برخی از برنامه‏ های پیشگیری در دانشگاه ها ناشی از عدم جذابیت، پراکنده کاری و به کارگیری روش های سنتی، به حاشیه رفتن موضوع اعتیاد در برخی از دانشگاه ها، ضعف استمرار برنامه ‏ها و مقطعی بودن آن­ها، ضعف در بهره‏گیری از سازمان‏های مردم نهاد در دانشگاه ها به عنوان شرکاء موثر در نهادینه شدن برنامه‏ها، ضعف ارتباط دانشگاه ها با مددکاران اجتماعی، عدم کار اختصاصی در عرصه پیشگیری از اعتیاد در برخی از دانشگاه ها، بی توجهی برخی دانشگاه ها به بحران‏های دانشجویان در دوره رشد، بحران هویت و بحران کنکور و در نتیجه تاثیر آن در گسترش رفتارهای پرخطر در زمان دانشجویی، فقدان برنامه موثر برای دانشجویان در معرض خطر، ضعف برنامه‏های مبتنی بر گروه همسالان در دانشگاه ها، ضعف توجه به مواد دروازه‏ای (سیگار و قلیان)، ضعف توجه به نشاط و امید در برخی از دانشگاه ها، کارساز نبودن اسناد بالادستی در عرصه پیشگیری از اعتیاد ناشی از عدم تحقق آن ها به صورت همه جانبه، کم توجهی به کارکرد مصرف مواد در دانشجویان در زمان تدوین برنامه‏ها و این که مصرف مواد بعضاً  یک نوع اعتراض اجتماعی است، شکل گیری برخی از سازمان های موازی و در نتیجه بروز بی تفاوتی در سایر دستگاه ها در انجام رسالت پیشگیری از اعتیاد، ضعف ارزشیابی میزان اثربخشی مدل‏های مختلف پیشگیری در دانشگاه ها، ضعف ساختار مناسب در دانشگاه ها در عرصه پیشگیری از اعتیاد، ناامیدی در صد قابل توجهی از  دانشجویان ناشی از فقدان شغل در آینده و تاثیر آن در بروز رفتارهای پرخطر، انتقال مشکلات خانوادگی دانشجویان (نظیر طلاق والدین و آشفتگی خانواده) به محیط دانشگاه ها و تاثیر آن در بروز آسیب پذیری دانشجویان، شکل گیری برنامه های جدید در عرصه پیشگیری بدون مطالعات لازم، ضعف توجه به شرایط بومی و محلی در برنامه‏های پیشگیری، ضعف بهره گیری از ظرفیت دانشجویان در تولید برنامه های پیشگیری، نگاه بعضاً تک بعدی روان شناختی به اعتیاد، ضعف نگاه یکپارچه به آسیب ها و تفکیک اعتیاد از سایر مسائل اجتماعی، ضعف بهره گیری از تمامی ظرفیت های موجود، قوی بودن مبانی تئوریک و نظری در عرصه پیشگیری از اعتیاد در کشور و ناتوان بودن برخی از مجریان در اجرای صحیح برنامه ها و بعضاً مواجهه با اقدامات بدون پشتوانه علمی و اظهار نظرهای غیر تخصصی در عرصه پیشگیری، ضعف توجه به برنامه‏هایی با موضوع خاص در مقیاس‏ محلی به جای گستره ملی، برنامه‏های متعدد و موازی در عرصه پیشگیری در مدارس و ضعف در یکپارچه سازی آن ها در قالب یک مدل و برنامه مشخص، جذاب، پایدار و استاندارد در مدارس (نظیر برنامه های متعدد مروج سلامت، مدرسه محور، نماد، توانمندسازی،خانه و مدرسه)، رشد شیوع مصرف مواد در برخی مدارس ناشی از کم تاثیر بودن برخی از  برنامه‏های پیشگیرانه، اجرای برخی از برنامه‏های سند جامع پیشگیری و غفلت از سایر برنامه‏های مندرج در سند موصوف، ضعف ارزشیابی مستمر درونی و بیرونی به منظور سنجش میزان اثربخشی برنامه‏ها در مدارس، غفلت از موضوع پیشگیری در کلیه کتب درسی دانش آموزان و اکتفا به کتب پایه های 7، 8 و 12 دانش آموزان، کم توجهی به میزان علاقه مندی مربیان در عرصه توسعه برنامه‏های پیشگیرانه در مدارس، ضعف تقویت و توانمندسازی مربیان مدارس در آموزش علم تخصصی و روش های پیشگیری از اعتیاد در مدارس به صورت مستمر (بسیاری از مربیان با روش های جدید پایه های تحصیلی آگاهی ندارند بدیهی است در خصوص آموزش روش های پیشگیری از مصرف مواد، قدرت کافی علمی برای مداخله را نداشته باشند)، عدم بهره گیری از مددکاران اجتماعی در مدارس، محدودیت از سوی وزارت آموزش و پرورش برای محققین و پژوهش گران در عرصه اعتیاد، ضعف مداخله در عرصه پیشگیری از سنین پایین در مدارس، ضعف اجرایی شدن قانون منع مصرف دخانیات به عنوان عامل اثر گذار در برنامه های پیشگیری از اعتیاد، دسترسی آسان به مواد در سطح جامعه، ضعف اتاق تولید محتوا به منظور ارائه خوراک فکری روز آمد و خلاقانه متناسب با شرایط روز و موثر در عرصه پیشگیری به وزارتخانه های آموزشی، ضعف بازاریابی اجتماعی به منظور پیشگیری موثر در مراکز آموزشی، موازی کاری­های دستگاه­ها به عنوان پارازیت های مزاحم در روند برنامه های پیشگیری، عدم تناسب بین دسترسی به امکانات درمانی و دسترسی به مواد در جامعه، شکل گیری کمپ های غیر قانونی و درمان های غیر مجاز، افزایش متجاهرین، مانایی پایین در درمان و عود مجدد، جایگزینی تدریجی برخی درمان های سنتی و غیر علمی و بازاری، غیر استاندارد بودن برخی خدمات گروه های خودیاری، محدودیت منابع انسانی ماهر و متخصص در حوزه درمان، فقدان سیستم آنالیز مواد و عدم اطلاع دقیق از وضعیت مواد مصرفی در شهرها و روستاها، چالش­های موجود در حوزه درمان های دارویی و غیر دارویی معتادان، تغییر چهار الگوی مصرف مواد در دهه اخیر در کشور و مداخلات ضعیف برخی از دستگاه ها، عدم استقرار کامل نظام بیمه معتادان، روزمرگی برخی از دستگاه های درمانی کشور و فقر داینامیک بودن اقدامات، افزایش میزان مرگ و میر ناشی از مصرف مواد در کشور و ضعف مداخلات موثر،  تحلیل رفتن ساختارهای اداری در برخی از وزارتخانه ها و سازمان های عضو ستاد، ضعف نگاه هم افزایی و رویکرد بین بخشی و بعضاً غلبه رویکرد های سلیقه ای در برخی از دستگاه های درمانی، ضعف سیستم هشدار در کشور و عدم وجود پیش بینی از وضعیت آینده اعتیاد و اعتیاد آینده در کشور، عدم وجود پروتکل های لازم و به روز در حوزه درمان اعتیاد کشور، موضع انفعال برخی از دستگاه های درمانی در برخورد با معضلات نوظهور و جدید در عرصه اعتیاد، ضعف حمایت های اجتماعی و در نتیجه عود مجدد معتادان به اعتیاد، نگاه اقتصادی توسط برخی افراد به چرخه درمان و آفت های ناشی از این رویکرد، ضعف بومی سازی و ایرانیزه نمودن مدل های جهانی درمان و بعضاً کپی برداری از نسخه های غیر بومی و اجرای آن در کشور و در نتیجه عدم حصول نتایج لازم و موثر، نشت متادون در کشور و عوارض آن در جامعه، شروع مناسب اقدامات درمانی متنوع و متکثر و شکل گیری ساختار  مراکز درمانی و برنامه های متعدد درمان و سپس ضعف در روند و حفظ و نگهداری و نظارت در چرخه درمان معتادان و به روز نشدن  پروتکل ها در طول 15 سال گذشته نظیر پروتکل متادون درمانی و افزایش بی رویه مراکز MMT، کم رنگ شدن و بعضاً تعطیلی برنامه های کاهش آسیب، ضعف آموزش مستمر و دائمی تیم های درمانگر در مراکز درمان اعتیاد، ضعف بهره گیری از برنامه های درمان گروهی در برنامه­های درمان اعتیاد کشور، تغییر سیاست کاهش آسیب در جهان و عدم به روز شدن برنامه های کاهش آسیب در ایران، افزایش مصرف قرص های فنتانیل و زولپیدم و افزایش مراجعین برای ترک و فقدان برنامه های درمانی موثر در کشور، کم اثر بخش بودن درمان های غیر دارویی در برنامه های کاهش آسیب معتادان، ضعف تدوین پروتکل های درمان اعتیاد متناسب با ویژگی های کشور، عدم همخوانی بین آمارهای موجود وضعیت مراکز درمان اعتیاد (بعضاً بزرگ نمایی در آمارها) با میزان مراجعات معتادین، عدم تناسب بین برنامه های درمان اعتیاد با تولید اعتیاد در جامعه و عدم علاقه معتادان برای مراجعه به مراکز ترک اعتیاد، موازی کاری بین دستگاه های درمانی، عدم وجود ساختار اداری مناسب در دستگاه های حوزه درمان اعتیاد، ضعف نظارت جدی بر نحوه فعالیت مراکز درمان اعتیاد در کشور، ضعف ارتباط سیاست گذاران با درمانگران و معتادان در عرصه درمان اعتیاد کشور، روند افزایش میزان خشونت در جامعه با مصرف همزمان الکل و مواد و ضرورت چاره اندیشی در این خصوص، فقدان پروتکل درمانی برای مصرف کنندگان ماده گُل و کانابیس در کشور، سیاست گذاری اشتباه در کشور در خصوص اختصاص افزایش سرمایه گذاری در عرصه درمان نسبت به پیشگیری از مصرف مواد در سنوات قبل، فقدان هدف گذاری مناسب و نبود تفاهم مشترک از برنامه های درمانی کشور و وجود نوعی سرگردانی در فرآیند ها و رویکردها و در نتیجه عدم دستیابی به نتایج موثر، فقدان پروتکل درمان اعتیاد برای زنان و کودکان در کشور، ضعف توجه به آموزش های تخصصی و کار آمد به سازمان های مردم نهاد در عرصه درمان و کاهش آسیب، فقدان رعایت استانداردهای لازم در کمپ های ترک اعتیاد، فقدان نگاه کل نگر و همه جانبه به موضوع اعتیاد، (توزیع بوپره نالتروکسون در داروخانه ها برای کاهش درد) ناشی از بخشنامه های صادره توسط سازمان مربوطه و تاثیر نامناسب آن در جامعه.
 با توجه به مراتب برشمرده، نیازمند تقویت حساسیت در کلیه ساختارهای حاکمیت برای مهار و کنترل اعتیاد و مواد مخدر، ارتقاء و ایجاد ساختارهای تخصصی چابک، منسجم با دانش برنامه ریزی کافی، اعمال مدیریت سیستمی و ارگانیک، توجه به خرده نظام های اقتصادی ـ اجتماعی ـ فرهنگی و سیاسی در امر مبارزه، توجه جدی به سیاست های مشارکتی و ظرفیت سازی و اقتدار افزایی تشکل های مردمی و واگذاری امور به سمن ها، تقویت دیپلماسی مواد مخدر، برخورد با سران شبکه ها، تربیت نیروی انسانی متخصص، افزایش نرخ سطح پوشش برنامه های استاندارد با بهره گیری از تمامی ظرفیت ها و ارزشیابی مستمر اقدامات می باشیم تا زمینه ضربه زدن موثر به استراتژی های سیستم مواد مخدر و روان گردان ها فراهم شود. بدون شک نقش آفرینی مراکز علمی و دانشگاه ها در عرصه های برشمرده، سبب رشد موفقیت ها و دستاوردها در امر مبارزه خواهد شد. امید می رود کلیه اساتید و دانشجویان دانشگاه ها و حوزه های علمیه با ایفای سهم خود در جهاد مقدس مبارزه، زمینه را برای شرایط بهتر در  امر مبارزه فراهم سازند.
 
حمید صرامی
مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری
زمستان 1397
 
 



CAPTCHA
دفعات مشاهده: 12228 بار   |   دفعات چاپ: 314 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر


کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی اعتیادپژوهی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Scientific Quarterly Research on Addiction

Designed & Developed by : Yektaweb