اعتیاد بهعنوان یک عامل مُخل در سلامت فردی و اجتماعی است که خسارتهای بیشماری را در ابعاد مختلف اعم از فردی، خانوادگی، بهداشتی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به جوامع تحمیل نموده است. با توجه به گسترش روند جهان به سمت ایجاد زمینهها و بسترهای جدید برای ناامنیهای گسترده، بُروز تغییرات سریع فرهنگی و اجتماعی، ضعف ساختاری و ناتوانی سازمانها و نهادها ناشی از روزمرگی و برنامه روزی و عدم توان برای مهار و کنترل شوکهای اجتماعی، شاهد روند فزاینده تقاضای مواد مخدر و روانگردانها، کاهش سن، زنانتر شدن اعتیاد و ورود افراد شاغل و تحصیلکرده به چرخه اعتیاد، مواد مخدر و روانگردانها هستیم. این تهدید استراتژیک، چندوجهی، چند چهره و چند سببی که متناسب با شرایط و مقتضیات اجتماعی یکی از چهرههای آن برجستهتر از سایر چهرهها خواهد شد، همواره به دنبال جذب مشتریان جدید بوده و با بهرهگیری از لایههای مختلف مردمی، همواره به دنبال بقاء، استمرار و پویایی برای کسب سود بیشتر و قتلعام نوجوانان و جوانان جوامع میباشد.
بدون شک برای ضربهپذیری این سیستم هوشمند، نیازمند تحقق جامع و کامل راهبرد اجتماعی شدن هستیم تا با شکلگیری گفتمان و اهتمام اجتماعی، زمینه برای مشارکت کلیه لایهها و طبقات مختلف جامعه فراهم گردد. بهمنظور نیل و تحقق این راهبرد در سطح کشور، در راستای بند هشتم اصل سوم قانون اساسی مبنی بر مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت اجتماعیشان و تأکید به دولت برای به کارگیری همه امکانات به منظور فراهم کردن مشارکت مردمی در تعیین سرنوشتشان و نیز با توجه به بند نهم سیاستهای کلی مبارزه با مواد مخدر مبنی بر مشارکت آحاد جامعه و نیز با توجه به بند ۳۶ سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه در خصوص تقویت حضور و مشارکت مردم در عرصههای اجتماعی و بند ۵۷ سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه و ماده ۸۰ قانون برنامه ششم توسعه مبنی بر بسط و توسعه نقش مردم در حوزه مشارکتهای گروهی و جلب مشارکت ذینفعان، ضرورت شکلگیری مراتب زیر الزامی است که بهاختصار به تبیین آنها پرداخته خواهد شد:
۱- پرهیز از نگاههای سطحی، ساده بینی، سادهنگری، اقدامات شتابزده، تکبُعدی، عجولانه، هیجانی، غیر کارشناسی و همچنین اجتناب از اتخاذ رویکردهای امنیتی و سیاسی به حوزه اعتیاد.
۲ -ضرورت تغییر از سیاستهای تجویزی دولتی به سیاستهای مشارکتی و واگذاری تدریجی امور به مردم و مشارکت گستردهتر سازمانهای مردمی در بخشهای پیشگیری، درمان، زیانکاهی و صیانت اجتماعی از معتادان بهبودیافته و نیز تغییر رویکرد از توجه به راهحلهای دولتمحور به شیوههای حل مسئله با تأکید بر ابتکارات جامعه مدنی.
3- لزوم مداخله جدی تر کنشگران، متخصصان و تسهیلگران اجتماعی بهمنظور تقویت رویکرد مشارکت اجتماعی در کلیه کانونهای مختلف اعم از مدارس، دانشگاهها، محیطهای کاری، محلهها و... علیه مواد مخدر و روانگردانها.
۴- ضرورت توجه به شاخصها و ویژگیهای نسل قرن بیست و یکم و شناخت زبان این نسل و حرف زدن با زبان آنان در زمینه مشارکتشان در عرصه اجتماعی شدن نظیر وسعت بازهی ارتباطی، توانمندی علمی، الگو ناپذیری، مطالبهگری مستمر، فردیت گرایی همراه با نگاه منفعتطلبی شخصی و شکل گیری هدفهای فردی بهجای اهداف اجتماعی، مطالبه حقوق گرایانه (به من چه چیز میرسد) بهجای نگاه وظیفه مدار و اخلاق مدار.
۵- لزوم افزایش حس مسئولیتپذیری، تلاشگری اجتماعی، بیداری و هوشیاری اجتماعی آحاد جامعه و ایفای نقش مسئولانه در عرصه کاهش تقاضای مواد و زدودن تنبلی اجتماعی از طریق شبکهسازی سمنها و تلاش جمعی آنان.
6- ضرورت توجه به نقشه خُلقی جامعه در عرصه اجتماعی شدن در زمینه مبارزه نرمافزاری.
7- پرهیز از نگاه و اقدام دستوری و قیم مآبانه (اجتماعی کردن) و ایجاد باور به رویکرد اجتماعی شدن در لایههای مختلف جامعه.
۸- ضرورت تقویت مطالبه گری اجتماعی در عرصه مبارزه و ایجاد فضای نقد (تقویت فضای آزاد بهجای فضای بسته) و بالا بردن آستانه تحمل و ظرفیت نقد عملکرد و داشتن گوش شنوا از سوی مسئولان و متولیان دستگاههای مختلف عرصه مبارزه برای مورد نقد قرار گرفتن و نیل به جامعه فاعل، عامل، منشأ اثر، پویا و گویا بهجای جامعه ی منفعل و شنوا.
9- لزوم شفافسازی و صداقت در عرصه انتقال ضعفها، عدم موفقیتها، آمارها و ایجاد چرخه اطلاعات در عرصه اعتیاد و امر مبارزه، بهمنظور اعتمادسازی و مشارکت آحاد جامعه.
10- لزوم درگیرشدن کلیه لایهها و بخشهای وزارتخانهها، سازمانها و نهادها در امر مبارزه نرمافزاری با تزریق ژن مشارکت در همه لایههای اجتماعی.
۱۱ -ضرورت توجه به نشاط اجتماعی نوجوانان و جوانان بهخصوص در محیطهای آموزشی از طریق ایجاد پاتوق و گریزگاه در فضای مجازی و نیز سطح شهرها و روستاها برای ارضاء حس جمعی و معاشرتپذیری، ابراز هویت گروهی، شنیده شدن صدای آنها و تخلیه هیجاناتشان و پرهیز از گرایش به هیجانات کاذب و مصرف مواد.
۱۲- لزوم توجه به پیوست اجتماعی کارآمد در کلیه طرحهای اقتصادی و فرهنگی.
۱۳- ضرورت ایفای نقش و مداخله مؤثر کلیه معماران اجتماعی و گروههای مرجع اعم از اساتید، و ورزشکاران، هنرمندان، نخبگان، دانشجویان، دانشآموزان، روحانیون، اصحاب هنر، اصحاب رسانهها، معلمان، صنوف، سازمانهای مردمنهاد در کاهش تقاضای مواد. توضیح: باوجود بیش از ۵۲ میلیون نفر جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سالِ سالم و در معرض خطر در سطح کشور تعداد سازمانهای مردمنهاد در عرصه فرهنگی و پیشگیری در نگاه بسیار خوشبینانه حدود ۹۷۲ سمن بوده یعنی به ازای هر ۵۴ هزار نفر جمعیت، یک سمن در عرصه پیشگیری در سطح کشور وجود دارد که رقمی بسیار ناچیز میباشد. ضمن آنکه کمتر شاهد اقدام تخصصی و علم سازمانیافته در بخشی از سمنهای موصوف در جامعه هستیم.
۱۴ -ضرورت حمایت از سمنها در دوران تولد و دوران تثبیت ازلحاظ توانمندسازی و تجهیز آنان به دانش تخصصی در عرصه کاهش تقاضا، امن کردن زمینه فعالیت آنان، تثبیت استقلال و تخصصی نمودن آنها در زمینه پیشگیری اولیه از اعتیاد در کانونهای مختلف اعم از نهاد خانواده، مدارس، دانشگاهها، محلهها، محیطهای کارگری، اداری، صنعتی و نظامی و همچنین در عرصه درمان، زیان کاهی، حمایت و صیانت اجتماعی و همچنین تلاش برای شبکهسازی سمنها، توجه به بومیسازی و استاندارد نمودن برنامهها و آموزشهای اجتماعی با هدف جلوگیری از اتلاف منابع.
۱۵ -در عرصه اجتماعی شدن امر مبارزه لزوم توجه همزمان و مستمر به اقدامات شناختی (علل و عوامل به وجود آورنده اعتیاد در لایههای مختلف جامعه)، اقدامات پیشگیرانه (فعالیتهای آموزشی و ترویجی برای توانمندسازی آحاد جامعه)، اقدامات حمایتی (برای اقشار آسیبپذیر و در معرض خطر جامعه)، اقدامات مشارکتی(بهره گیری مناسب و مستمر از همکاری گروههای داوطلب)، اقدامات درمانی و حمایتی (برای رفع مشکلات معتادان) و اقدامات تنبیهی(برای مجازات قاچاقچیان، توزیعکنندگان و خرید و فروش کنندگان مواد).
۱۶ -در عرصه اجتماعی شدن امر مبارزه ضرورت تحقق:
الف) الزامات نهادی (ایفای نقش از سوی کلیه دستگاههای دولتی، نهادهای حاکمیتی و اجرایی برای ایفای نقش و سهم خود در امر مبارزه و انجام کامل تکالیف قانونی و تعهدات ناشی از اسناد فرادستی).
ب) الزامات ساختاری (برای اصلاح ساختارها و چابک سازی).
ج) الزامات حقوقی (برای رفع خلاءهای قانونی)
17- در عرصه اجتماعی شدن لزوم اعمال مدیریت سیستماتیک، هدفگذاری واقعبینانه، بهره گیری از کارشناسان و تسهیلگران محلی و باانگیزه، توجه به محتوای برنامههای کارآمد، پرهیز از برنامههای ناپخته و بیسرانجام، پرهیز از تعطیلی برنامهها، بهره گیری از کلیه پتانسیلها و ظرفیتها، ایجاد دیدهبانی مستمر و رصد وضعیت اعتیاد با ایجاد کمیته هشدار سریع در لایههای مختلف جامعه، انجام کارهای خلاقانه و فوقالعاده، توجه به رویکرد پیشگیری اولیه از اعتیاد برای آحاد سالم و در معرض خطر جامعه، افزایش سطح پوشش برنامههای پیشگیری در کانونهای مختلف جامعه، تغییر رویکرد از تأکید بر نتیجه (دیدگاه آماری) به تمرکز بر فرایند (دیدگاه آثاری).
18- لزوم کُنش مشترک بین نهادهای مدنی و همفکری و همکاری با نهادهای اجتماعی.
19-ضرورت اصلاح نگرش و رویکردهای حاکمیتی در قبال نهادهای مدنی و پرهیز از نگاه رقیبِ و نامحرم به آنها و اجرای برنامههای انبساطی توسط دولت برای توسعه مشارکت شهروندان در قالب سمنها در عرصه های اجتماعی و فرهنگی و قوام بخشیدن به فعالیتهای مستقل و درونزا و تقویت «مای» اجتماعی.
20 - لزوم تلاش رسانه ملی برای ایجاد مشارکت بیشتر، از سوی آحاد جامعه در عرصه پیشگیری از اعتیاد.
21- لزوم مداخله در گلوگاههای مؤثر در اعتیاد(افراد حاشیهنشین، فرزندان طلاق، فرزندان معتادان، افراد بازمانده از تحصیل و افراد بیشفعال) برای کنترل اعتیاد در جامعه.
22- لزوم توجه به آرامش جامعه و پرهیز از اقدامات استرسزا و اضطراب زا.
۲3 -ضرورت ارزیابی مستمر وضعیت اجتماعی از طریق سنسورهای اجتماعی و ایجاد هشدارهای لازم به جامعه.
۲4 -ضرورت تقویت و ایجاد حسِ برانگیزانندگی در نسل جوانان و جلوگیری از بیگانگی اجتماعی در آنان.
۲5- لزوم توجه به برنامهها و فعالیتهای کوچک و سپس تولید انبوه در عرصه اجتماعی شدن امر مبارزه.
۲6 -ضرورت فعال شدن دانشگاهها و ایفای نقش توسط مراکز علمی بهخصوص متخصصان علوم اجتماعی در عرصه اجتماعی شدن امر مبارزه.
۲7- لزوم تحقق برنامهریزی در امر مبارزه بهوسیله مردم، باهدف شکلگیری گفتگو، خلاقیت، بروز جنبش با هسته اصلی مردم و پرهیز از هرگونه برنامهریزی برای مردم یا با مردم توسط دولت.
۲8-لزوم توجه به مؤلفههای اجتماعی شدن امر مبارزه نظیر ظرفیتسازی، سازماندهی اجتماعی، تعلیم و تربیت جامعهای، توجه به سرمایههای اجتماعی، سلامت اجتماعی، مسئولیتپذیری اجتماعی، مشارکت فراگیر اجتماعی، تعیینکنندههای اجتماعی اعتیاد، گروههای مرجع و ذی نفعان، بازاریابی اجتماعی، شبکههای اجتماعی، هنجارها و ارزشهای اجتماعی، اجتماعات محلی، امنیت اجتماعی، انسجام اجتماعی، افزایش تابآوری و آستانه تحمل جامعه، توجه به عوامل خطر و عوامل محافظ در جامعه.
29- لزوم توجه به تدریجی بودن، خستگیناپذیری، تعطیل ناپذیری، توجه به عمق برنامهها و تقویت دانش برنامهریزی، در عرصه اجتماعی شدن امر مبارزه.
30- لزوم پُر کردن حفرهها، خلاء ها و بسترهای به وجود آورنده اعتیاد از طریق حکمرانی خوب و ایجاد شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مطلوب با رفع بیکاری، تورم، فقر، ناامیدی، بیاعتمادی، اختلالات روانی و نیز فراهم کردن زمینه غنی سازی اوقات فراغت از سوی متولیان دولتی و در نتیجه شکلگیری احساس تعلق اجتماعی و تقویت مشارکتهای مردمی.
۳1 – لزوم شکلگیری و دغدغه مستمر نسبت به اعتیاد بهعنوان اولین اولویت آسیبهای اجتماعی در کلیه بدنه حاکمیت و مردم و تلاش مستمر برای مهار و کنترل آن.
۳2- ضرورت شکلگیری کانونهای علمی مبارزه با اعتیاد بهمنظور رفع کسری اندیشه در این عرصه با حضور اساتید و نخبگان دانشگاهی بهمنظور اتخاذ اقدامات تهاجمی علیه تقاضای مواد در جامعه.
امید میرود با شکلگیری نهضتِ فراگیر اجتماعیِ پیشگیری و کاهش تقاضای مواد، شاهد مهار و کنترل اعتیاد در سطح کشور باشیم.
حمید صرامی
مشاور دبیر کل و مدیر کل دفتر تحقیقات و آموزش
ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری- بهار 1396
دفعات مشاهده: 1578 بار |
دفعات چاپ: 407 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر